تیم کارآفرینی زیر ذره‌بین سرمایه‌گذاران خطرپذیر

معرفی و نکات کلی ترم‌شیت – شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر اسمارت‌آپ ونچرز - دوره آموزشی آنلاین Venture Deals
۷- معرفی و نکات کلی ترم‌شیت – فصل ۳ قسمت ۱ دوره آموزشی Venture Deals
آوریل 11, 2018
روش‌های ارزشگذاری استارتاپ‌ها - دوره آموزشی آنلاین ارزشگذاری استارتاپ‌ها - شرکت سرمایه‌گذاری اسمارت‌آپ
۵- روش‌های ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها – قسمت پنجم از فصل اول
آوریل 23, 2018

اگر به فرآیند سرمایه‌گذاری طی چند سال اخیر نگاه کنیم متوجه می‌شویم اهمیت ارزیابی تیم در کنار ارزیابی محصول و بازار افزایش قابل توجهی داشته‌است. افزایش اهمیت عنصر تیم به گونه‌ای بوده که برخی از سرمایه‌گذاران یکی از دلایل اصلی خود برای سرمایه‌گذاری یا عدم سرمایه‌گذاری در یک استارتاپ را کیفیت تیم کارآفرینی آن استارتاپ اعلام می‌کنند.

زمانی‌که از کیفیت تیم صحبت می‌شود علاوه بر اینکه ارزیابی‌ها به شکل انتزاعی انجام می‌شود، مؤلفه‌های ارزیابی هم به نظر نامشخص هستند. در حالیکه در فضای ارزیابی محصول و بازار کم‌تر با این مسأله مواجه هستیم. به طور مثال اندازه بازار، مزیت رقابتی، برنامه رشد، تعداد کاربران دوبار خرید، تعداد محصول‌های ثبت شده و تحلیل سایت یا اپلیکیشن، همه مواردی هستند که سرمایه‌گذاران برای ارزیابی محصول و بازار استفاده می‌کنند. این مؤلفه‌ها و کیفیت بیان آن‌ها تقریبا برای فعالان این حوزه کاملا مشخص است. اما زمانی‌که از ارزیابی تیم از نگاه سرمایه‌گذاران صحبت می‌شود نمی‌توان با همان سهولت سنجش بازار و محصول، لیستی از مؤلفه‌های ارزیابی تهیه کرد.

علاوه بر شفاف نبودن مؤلفه‌های ارزیابی تیم، کیفیت توصیفات ارائه شده نیز انتزاعی است و در قالب صفاتی چون «خوب»، «پر ریسک»، «قوی»، «ضعیف» بیان می‌شود. به طور مثال زمانی‌که از سرمایه‌گذاری می‌شنویم که «استارتاپ الف تیم خوبی دارد» عملا با یک توصیف عینی و مشخص روبرو نیستم در نتیجه می‌توان برداشت‌های متفاوتی از آن ارائه داد.

بخشی از ابهام این فضا به این علت است که کلیه فرآیند ارزیابی تیم در لایه شهود سرمایه‌گذار اتفاق می‌افتد. شهودی که یا از تجربه کارآفرینی سرمایه‌گذار یا از تجربه دیدار و ارزیابی تیم‌های مختلف در طول سالیان گذشته نشأت گرفته‌است. به طور کلی فارغ از اینکه کیفیت این شهود در چه سطحی باشد، می‌توان گفت ارزیابی‌های برآمده از حس و شهود برای گوینده به سختی قابل توضیح و تشریح است. بنابراین در این نوشته سعی می‌کنم باتوجه به تجربیاتی که در طول مدت فعالیتم در فضای سرمایه‌گذاری، برخورد با سرمایه‌گذاران و استارتاپ‌های مختلف به دست آورده‌ام به تعدادی از مؤلفه‌های ذهنی سرمایه‌گذاران در ارزیابی تیم‌ها اشاره کنم. 

مؤلفه‌های ارزیابی تیم‌های کارآفرینی را می‌توان در دو سطح بررسی کرد.

  • مؤلفه‌های کمی 
  • مؤلفه‌های کیفی

مؤلفه‌های کمی:

مؤلفه‌های کمی ارزیابی تیم تقریبا به گوش همه ما آشنا است. این مؤلفه‌ها معمولا  قواعد سرانگشتی هستند که در ارزیابی تیم تقریبا سهم اندکی دارند. به طور مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تعداد هم‌بنیان‌گذاران 
  • تعداد نفرات با تخصص فنی در تیم
  • مدت زمان همکاری اعضاء تیم با یکدیگر 
  • سابقه و تجربه هر یک از اعضاء کلیدی تیم 

مؤلفه‌های کیفی:

در لایه‌ای عمیق‌تر، این مؤلفه‌های کیفی هستند که سهم تعیین کننده‌ای دارند و معیار اصلی سرمایه‌گذاران در ارزیابی تیم محسوب می‌شوند. در ادامه به مهم‌ترین این مؤلفه‌ها اشاره می‌کنیم:

  • انگیزه (Driver): وقتی از انگیزه صحبت می‌کنیم منظور شرایط و عواملی هستند که سبب فعال شدن و جهت‌دهی به رفتار می‌شوند. انگیزه اولیه بنیان‌گذاران برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار چه بوده؟ آیا حس استقلال‌طلبی آن‌ها و دوری از فضای کارمندی آن‌ها را به این مسیر کشانده؟ یا در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود با مشکلی مواجه شده‌اند که راه‌حل جامعی برای آن نیافته‌اند و می‌خواهند با تلاش خود راه‌حلی برای این مشکل ارائه دهند؟ آیا دغدغه‌های اقتصادی، محرک ورود آن‌ها به این فضا بوده یا میل به ساختن و خلق کردن محرک اصلی آن‌ها است

مقاله مرتبط: کارآفرینی و زندگی نان و پنیری

  • مدل ذهنی (Mindset) : منظور از مدل ذهنی، نوع و زاویه نگاه تیم کارآفرینی به کسب‌وکار است. سهم غالب انرژی و فعالیت تیم بر توسعه زیرساخت متمرکز است یا توسعه بازار؟ نگاه تیم به منابع چگونه است؟ تا رسیدن به وضعیت کنونی چقدر هزینه شده‌است و این منابع صرف چه شده‌اند؟ در جهت شناخت رفتار مشتری تا چه حد پیش رفته‌اند؟ نگاه رشد محور تا چه حد در تصمیم‌گیری‌های تیم کارآفرینی مشهود است؟ تغییرات مسیر کسب‌وکار بر اساس چه معیارهایی صورت گرفته است؟

مقاله مرتبط: توسعه محصول یا توسعه بازار، مسئله این است.

  • پذیرا بودن (Coachability): معنای فارسی دقیقی برای واژه  Coachability پیدا نکردم اما به نظرم «پذیرا بودن» تا حدی می تواند معنای آن را القاء کند. منظور از پذیرا بودن، ظرفیت توسعه و یادگیری تیم کارآفرینی است. تیم کارآفرینی تا چه حد از رفتارها و فعالیت‌های خود یاد گرفته‌اند و اقدامات بعدی خود را اصلاح کرده‌اند؟ چرخه یادگیری آن‌ها چقدر سریع طی می‌شود؟ تیم کارآفرینی تا چه حد خود را در معرض نقد دیگران قرار می‌دهد؟ تا چه حد از شنیدن نظرات و بازخوردهای جدید استقبال می‌کند؟ کارآفرینان چه اقداماتی برای ارتقاء یادگیری و مهارت‌های خود انجام داده‌اند؟

این فهرست می‌تواند طولانی تر و کامل‌تر باشد اما در این یادداشت سعی شد به مهم‌ترین عوامل پرداخته شود. قطعا نمی‌توان انتظار داشت در گفت‌وگو با سرمایه‌گذار مستقیما برخی از این سوالات مطرح شود، اما می‌توان گفت سرمایه‌گذاران در مذاکره با کارآفرینان تمامی اطلاعات رد و بدل شده را در ذهن خود می چینند تا به پاسخ برخی از این سؤالات دست یاید.

به قلم عرفان اقبالی

مدیر توسعه کسب‌وکار اسمارت‌آپ

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *