طی پنج سال اخیر اکوسیستم کارآفرینی تمایل زیادی به جذب سرمایه پیدا کرده است. انعقاد قرارداد به طرز قابل توجهی طی سال ۲۰۱۶ کم و حتی در نیمه اول ۲۰۱۷ متوقف شد. عین همین ماجرا حدود سال ۲۰۱۳ اتفاق افتاده بود. کارآفرینها باید بدانند که همیشه اتفاقات، باب میل آنها پیش نخواهد رفت.
زمان آن رسیده است که استارتاپها نیاز به نقدینگیشان در آینده را پیشبینی و برای آنها برنامهریزی استراتژیک کنند؛ تا بتوانند نیاز به نقدینگی در آینده را پیشبینی کنند. این مقاله درباره روند بازار، قرض گرفتن و سایر گزینههای احتمالی که موجب بقای یک استارتاپ میشود، توضیحاتی ارائه خواهد داد. این موارد نه تنها کمک میکنند تا استارتاپ طی یک دوره جذب سرمایه، موفق عمل کند بلکه باعث میشود طی بحرانهای مالی نیز با مشکلی روبرو نشود.
به روند بازار توجه کنید
مقاله برد فِلد (Brad Feld) در اینترنت با استقبال خوبی روبرو شده است. او در این مقاله گفته است: «درست است که برخی از تغییرات بازار یک شبه اتفاق میافتند ولی در بسیاری از موارد میتوان از قبل نشانههایی برای این تغییرات پیدا کرد. خیلی از شرکتها هنگام بروز تغییرات ناگهانی، از اصطلاح «این بار فرق داره» استفاده میکنند. این یعنی به طور کاملا ساده لوحانهای تغییرات بازار را ندیده میگیرند.» فِلد به این شرکتها تذکر میدهد که همه حواس خود را جمع کنند.
فارغ از اینکه چه نشانههای اخطار دهندهای در بازار قابل مشاهده باشد، غیر ممکن است که بتوان دقیقا پیشبینی کرد، چه زمانی بحران رخ میدهد. همچنین برای دیدن بسیاری از این نشانهها هم باید دید گستردهای داشت.
معاملهای باب میل سرمایهگذارها است که ارزش مبلغ سرمایهگذاری شده را ۲ یا ۳ برابر کند. سرمایهگذاران مایلاند در زمان مناسب بتوانند حداقل اصل پول سرمایهگذاری شده را از آن کسبوکار خارج کنند. به همین دلیل تعداد قراردادهای منعقد شده و میزان پول رد و بدل شده در بیشتر بخشهای صنعتی، سطوح سرمایهگذاری و حتی مناطق جغرافیایی، دارای نرخ رشد ساکن یا حتی نزولی بوده است. البته چند استثنا هم وجود دارد. به طور مثال سرمایهگذاریهای بسیار بزرگی مانند سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیون دلاری در «لیفت» (Lyft) و سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیون دلاری در «هووز» (Houzz) یا مواردی دیگری مانند پیچبوک (PitchBook) و پی.دبلیو.سی (PwC) که در حوزه علوم زندگی و املاک فعالاند، انجام شدهاست.
تعدادی از استارتاپهایی که قبلا توانسته بودند سرمایههای خوبی جذب کنند به تازگی با مشکلات جذب سرمایه روبرو شدند. این مشکل در حدی بود که برخی از آنها مانند بیپی (Beepi) مجبور شدند کار خود را تعطیل کنند یا مانند سوندکلاد (SoundCloud) برنامه ریاضتی شدیدی برای کاهش هزینهها در پیش بگیرند.
هرچند احتمال خروج کلی «سرمایه» با حفظ «ارزشهای خروج» از پروژه در تعداد کمی از قراردادها عملی شد ولی طبق گزارش پیچبوک گزارش، نرخِ نسبت سرمایه گذاری و خروج از آن در بالاترین حالت ممکن است.
بر اساس گزارش لینکدین آمار استخدام حوزه نرمافزار ثابت بوده و حتی در منطقه سانفرانسیکو حدود ۱۱٫۱ درصد کاهش داشته است.
بانک مرکزی آمریکا در حال اجرای برنامهای از پیش تعیین شده برای تحت قانون درآوردن نرخ بهره است (نرخ بهره بانکی در آمریکا بسیار پایین است). این موضوع ممکن است باعث کاهش اشتیاق سرمایهگذاران برای کار با استارتاپها شود. بر اساس گزارش شرکت سرمایهگذاری آپفرانت (Upfront)، این کاهش تمایل سرمایهگذاران بسیار محتمل است و باید جدی گرفته شود. آپفرانت می گویند: «فاکتور مهمی که در صنعت ما (سرمایهگذاری) حکومت میکند، حجم انبوه نقدینگی است که به دنبال سودهایی با نرخ بالا است. نرخ بهره پایین فعلی باعث میشود سرمایه گذاری در سایر حوزهها، مقرون به صرفه نباشد.»
هیچ کدام از این موارد گویای بحران پیش رو نبودند؛ ولی شواهد اقتصادی کافی وجود داشت که استارتاپها مجبور کند در طراحی نقشه راهبردی تامین نقدینگی دقت بیشتری به خرج دهند و مواردی که به سودشان است را مد نظر قرار بدهند.
در جذب سرمایه وسیع نگاه کنید
کسب دانش کافی درباره ابزارهای مالی مرتبط با کسبوکار، برای استارتاپها امری ضروی است. کسب این دانش در رفع نیازهای مالی به استارتاپها کمک میکند. از جمله این ابزارها می توان به «قرض» و «تغییر ساختار سازمانی» اشاره کرد، هرچند هیچ کدام از این موارد توسط یک کارآفرین معمولی به کار گرفته نمیشوند. به ویژه اگر به تازگی یک دوره مالی جذب سرمایه را پشت سر گذاشته باشند. ولی این دو روش کمک ارزشمندی در پیشبرد استارتاپها به حساب میآیند. به ویژه زمانی که استارتاپ از لحاظ مالی پشتوانه و ثبات خوبی داشته باشد.
قرض: بسیاری از شرکتها به خاطر ذهنیت منفی که درباره قرض وجود دارد، تمایلی به گرفتن آن ندارند. سرمایهگذارها به طور مداوم درباره ضررهای قرض گرفتن حرف می زنند، به ویژه قرض با بهره. ولی اگر از پول قرض گرفته شده به خوبی استفاده شود، می تواند نقش کلیدی در شکل گیری ساختار مالی شرکت ایفا کند. هرچند این روش نمی تواند جایگزین جذب سرمایه از طریق فروش سهام باشد ولی زمانهایی که نیازی فوری به پول وجود دارد میتواند روش بسیار سریعی برای حل مشکل مالی باشد. هرچند باید در نظر گرفت که قرض باعث کاهش ارزش سهام شرکت میشود. در نتیجه این کار میتواند به هدف ایجاد گردش آهسته نقدینگی و رفع نیازهای ضروری مالی به عنوان راه میانبری در نظر گرفته شود.
اگر استارتاپی به تازگی سهام خود را عرضه کردهباشد، «قرض» میتواند راهکار خوبی باشد. بیشترین قرض گرفتنها در این دوره انجام میشود. چون ارزش سهام به تازگی مشخص شده و بدهی نمیتواند باعث کاهش قیمت یک سهم تا دوره بعدی شود. در این زمان بازار باز است و قرض دهندهها تمایل زیادی برای قرض دادن پول خود دارند. استارتاپها هم میتوانند با شرایط مد نظرشان و حفظ منافع خود پول مورد نیاز خود را قرض کنند.
تغییر ساختار سازمانی: زمانی که این نوع تغییرات به خوبی انجام گیرد، طراحی دوباره ساختار دورنی شرکت می تواند راه حل خوبی برای توسعه فعالیتها باشد. طراحی مجدد موفق نیازمند برنامهریزیهای دقیق و پیشبینیهای درست است. در نهایت همیشه باید انتخابهای سختی صورت بگیرد.
به طور دقیق نمیتوان مشخص کرد که هزینهها چه نقشی در میزان گردش نقدینگی بازی میکنند. ولی یک سازمان باید بهترین فرصتهای اقتصادی را پیدا و از آن ها استفاده کند تا تمام سهامداران آن خوشحال شوند. شناسایی این فرصتها برای شرکتهایی که در مسیر پیشرفت سریع قرار دارند، سختتر است به ویژه شرکتهایی که در بازارهای تازه و از پیش امتحان نشده فعالیت دارند.
در نتیجه نباید با تصمیم اشتباه، کار را بیش از پیش سختتر کرد. باید ساختار درونی را طوری طراحی کرد که بر پایه راه حل دقیقه نودی جلو نرود. به صورت غریزی شرکتها در مواقع رویارویی با مشکلات مالی که تاثیرات قابل ملاحظهای بر تولید و مدل کسب درآمد دارد، اندازه شرکت خود را کوچکتر میکنند. این موضوع در حال حاضر درباره سوندکلاد رخ دادهاست، چون این شرکت به صورت عمدی اجرای استاندارهای پیشگیرانه خود را به تاخیر انداخت و باعث ایجاد بحران در بین کارمندان خود شد.
راه حلهای مالی بیشتری پیدا کنید
در نهایت مهم نیست که شما چه کاری میکنید، هوشیارانه راه حلهای مالی متفاوتی پیدا کنید. به طور مثال فروش سهام و قرض هر دو میتوانند پیامدهای مثبت یا منفی داشته باشند. ارزشگذاری سهام با معیارهایی که به ضرر شرکت شما است، به اندازه قرض گرفتن میتواند خطرناک یا دردسرساز باشد. ولی باید این را در نظر داشت که در صورت بهبود شرایط مالی میتوانید قرض خود را پس بدهید ولی ارزشگذاری پایین سهام یا سایر راهکارهای افزایش نقدینگی که در جهت منافع شرکت شما نیست، میتواند تا آخر عمرِ شرکت با شما باشد.
برنامهریزی برای گزینههای احتمالیِ توسعه که شرکت بتواند روی آنها حساب کند از نیازهای اصلی هر مجموعه به حساب میآید. یک مثال پرکاربرد در این زمینه میتواند وامهای کم بهره یا خط اعتباری باشد. این روشها میتوانند در مواقع ضروری مورد استفاده قرار بگیرند. استفاده از یک نیروی متخصص میتواند به شرکت شما در شناسایی بهترین راه حلهای مالی با توجه به شرایط فعلی شرکت، کمک بسیاری کند.
هرچند بازارهای مختلفی در وضعیت راکد به سر می برند ولی هنوز باز هستند. استراتژیک فکر کردن، صرف نظر از کسب منافع کوچک در زمان حال، میتواند منجر به حفظ شرکت شما در آینده از لحاظ مالی شود. پس تا تنور داغ است نان خود را بچسبانید، شاید فرصت دومی به دست نیاورید.
1 دیدگاه
عالی بود
ممنون