تعریف، ایجاد و حفظ فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی، شالودهای است که هر سازمان روی آن بنا میشود و اصولاً از چند المان مختلف شکل میگیرد:
در حالت کلی، بهمرورزمان که استارتاپ رشد و تکامل پیدا میکند، فرهنگ سازمانیاش هم دستخوش تغییراتی میشود. البته با کمی تلاش و دقت میتوانیم کاری کنیم فرهنگ سازمانیمان با فلسفه کسبوکارمان تطابق پیدا کند. یادتان باشد برای اینکه بتوانیم فرهنگمان را به شکل فعال توسعه بدهیم و حفظ کنیم، باید تأثیر هرکدام از المانهای بالا را بهخوبی درک کنیم و به اندازه لازم هم سعی و کوشش داشته باشیم. فرهنگ اصولاً بر اساس فلسفه، رویکرد و اولویتهای تیم مدیریتی مجموعه شکل میگیرد، چون درصورتیکه مدیریت به فرهنگ موردنظرش اعتقاد کافی نداشته باشد و با آن زندگی نکند، مطمئناً نمیتواند آن را بهصورت مؤثر در مجموعه پیادهسازی کند. بااینوجود، انتظارات کارکنان، مشتریان و اعضای هیئتمدیره هم در این ماجرا نقش قابلتوجهی بازی میکنند.
تأثیر محیط کسبوکار بر روی فرهنگ سازمانی
باید نوع کسبوکارمان، صنعتی که در آن مشغول به فعالیت هستیم و نحوه مدیریت این نوع سازمانها را بهخوبی بررسی کنیم. باید ببینیم استارتاپمان قرار است دقیقاً چهکار کند:
استانداردهای صنعت هم بهنوبه خودشان مهم هستند. مثلاً، اگر در صنعت موردنظرمان میانگین حقوقها بالا است، مزایای ویژهای به کارکنان میدهند، شرکتها به افراد آموزشهای تخصصی حین کار میدهند، یا امکان استخدام برای عناوین شغلی موردنظرمان سختتر است، باید این امتیازات را در فرهنگ سازمانیمان لحاظ کنیم.
فلسفه مدیریتی، استایل شخصی و فرهنگ سازمانی
فلسفه مدیریتی و استایل شخصی، جزو المانهای اساسی فرهنگ هر سازمان هستند. مدیریت مجموعه باید مشخص کند سازمان در چه شرایطی میتواند به بهترین شکل ممکن فعالیت کند. برای بررسی نقاط قوت، اولویتها و استایل، تعدادی ابزار کاربردی وجود دارد که کمک میکنند فرهنگ سازمانی به شکل بهتری توسعه پیدا کند؛ اما اگر نخواهیم از این قبیل ابزارها استفاده کنیم، میتوانیم با استفاده از سؤالات زیر، فرهنگمان را طوری تعریف کنیم که بیشترین موفقیت را داشته باشد:
باید ببینیم اعضای تیممان چه افرادی هستند و چه انتظاراتی دارند. با استفاده از سؤالات زیر میتوانیم برای فرهنگ سازمانیمان برنامهریزی بهتری داشته باشیم:
توقعات مشتریان و اعضای هیئتمدیره
فرهنگ سازمانی با اینکه اصولاً امری داخل سازمانی محسوب میشود، بااینحال میتواند روی روابطمان با مشتریان و توقعات هیئت مدیره هم تأثیر بگذارد. باید وقت کافی بگذاریم و بررسی کنیم نظر مشتریان و هیئت مدیره شرکت در خصوص فرهنگ سازمانیمان چیست. مثلاً درصورتیکه فرهنگ سازمانیمان به نحوی باشد که به کارکنان اجازه بدهد لباسهای راحت بپوشند، باید ببینیم این مطلب ازنظر مشتریها، غیرحرفهای به نظر نمیرسد؟ در حالت کلی باید توازن و تعادل را حفظ کنیم. مسئله دیگر اینکه امکان دارد برخی از اعضای هیئتمدیره محیط کار انعطافپذیر و باز را بینظم و بی تعهد تلقی کنند. در چنین شرایطی، باید اعضایی از هیئتمدیره که فرهنگمان را درک و از آن پشتیبانی میکنند را انتخاب و با خودمان همراه کنیم، یا اینکه فرهنگمان را قدری تغییر بدهیم تا هیئتمدیره مطمئن شود تیم کاریمان کاملاً متعهد و سختکوش است.
1 دیدگاه
اگر به این مطلب علاقهمند هستید، لطفاً با علامتگذاری و لایک در بالای صفحه، به ما کمک کنید که محتواهایمان را به سلیقهی شما نزدیکتر کنیم.